به نام او
کلام واژه است و جان آن روحی است که از دل به آن دمیده میشود و ادامه حیات آن دلی است که پذیرای معرفت اوست.
اگر کلامی از دل به زبان آید و از آنجا به جهان جاری گردد قطعا به این دلخوش است که جایی در پیچ و تاب این دنیای درهم دلی میتواند پذیرایش باشد. اگر اینجا مینویسم چیزی جز این در سر ندارم.
ققنوس در میان آتش واژههای خود میسوزد،شاید مرغی جوان از دل این خاکستر به در آید...